چارچوب مفهومی یا نظری
چارچوب نظری، یک الگوی مفهومی است، مبتنی بر روابط تئوریک میان شماری از عواملی که در مورد مسئله پژوهش با اهمیت تشخیص داده شدهاند. این نظریه با بررسی سوابق تدوین مفهوم پژوهشی در قلمرو مسئله به گونهای منطقی جریان مییابد. در اینجا آمیختن باورهای منطقی پژوهشگر با پژوهشهای انتشار یافته به منظور ایجاد پایه علمی برای بررسی مسئله مورد پژوهش جایگاه اساسی دارد.
به طور خلاصه، چارچوب مفهومی به پیوندهای میان متغیرهایی که سرانجام در پویایی موقعیت مورد بررسی نقش دارند، اشاره دارد. پدید آوردن چنین چهارچوب مفهومی کمک میکند تا روابط خاصی در نظر گرفته شود و به آزمون آن روابط پرداخت و نتایج علمی از پژوهش به دست آورد.
رویهم رفته چارچوب مفهومی بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار است. این چهارچوب شبکهای است منطقی، توصیفی و پرورده، مشتمل بر روابط موجود میان متغیرهایی که در پی اجرای فرایندهایی چون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه شناسایی شدهاند، این متغیرها ناگریز با مسئله پژوهش ارتباط دارند.
چهارچوب مفهومی خوب، متغیرهای مهم را در وضعیتی که ارتباط آن با مسئله روشن است شناسایی و مشخص میکند و پیوند این متغیرهای مستقل، وابسته تعدیل کننده و مداخلهگر روشن میشود (سکاران، 95-94).
ویژگیهای چهارچوب نظری:
پنج ویژگی بنیادی که باید در تدوین چهارچوبنظری مد نظر قرار گیرد، به شرح زیر است:
- متغیرهای مربوط به موضوع پژوهش باید به روشنی شناسایی و مشخص شوند.
- در بحثها باید بیان شود که چگونه دو یا چند متغیر به یکدیگر ارتباط دارند.
- اگر بتوان ماهیت و روابط را بر پایه یافتههای پژوهش پیشین به صورت نظریه بیان کرد، آنگاه در بحثها باید به مثبت و منفی بودن روابط اشاره کرد.
- باید به روشنی تشریح شود که چرا انتظار میرود این روابط وجود داشته باشد، استدلالها را میتوان بر یافتههای پیشین استوار کرد.
- باید یک نمودار نیز که نشاندهنده چهارچوب مفهومی باشد ترسیم کرد تا خواننده بتواند روابط مبتنی بر نظریه را تجسم کند، (سکاران،96)