نظریه از مجموعهای از قضایای منطقی و وابسته به هم تشکیل شده است و ماهیت پدیدهای را بیان میکند. برای نظریه تعاریف مختلف و متعدد با عناوین متفاوت ارائه شده است که رایجترین آنها اشاره میشود.
نظریه، یک فرضیه یا مجموعهای از فرضیه است که در سطح تجربی محدودی ثابت شده است، ولی تعمیم آن نیاز به آزمونهایی در سطح وسیعتر دارد.
نظریه، تبیین آزمایشی از پدیدهها است که از ترکیب مشاهدههای مختلف شکل میگیرد.
نظریه، مجموعهای از روابط درونی ساختها (مفاهیم)، تعاریف و قضایایی است که دیدگاه منظمی از پدیدهها را منظور تبیین و پیشبینی آنها مشخص میکنند. این کار از طریق تعیین روابط بین متغیرها صورت میگیرد.
نظریه مجموعهای از سازهها (مفاهیم)، تعاریف و قضایای مربوط با هم است که از طریق تشخیص روابط بین متغیرها و به منظور تبیین و پیشبینی پدیدهها یک نظریه نظامدار درباره این پدیدهها ارائه میدهد (ظهوری، 13-12)
به تعریف دیگر، نظریه مجموعهای است که از تعریفها و پیشنهادها بعد منظم و مدونی از وقایع و پدیدهایی را که در اثر همبستگی و تداخل این متغیرها به وجود میآید، ارائه میدهد (نادری و سیف نراقی،33-32).
نظریهها در مفهوم کلی، قضایایی هستند که مطابق قواعدی کامل شدهاند. این قضایا مطابق با قانون یعنی بر اساس دادههای قابل مشاهده استفاده میشوند (نادری و سیف نراقی 33).
اندیشمندان، نظریههای علمی را به چهار دسته به شرح زیر تقسیم کردهاند (طیبی و همکاران 1398: 66)
نظریه صوری: این نظریه قدیمیترین نوع نظریه پردازی است. که طی آن کوشش می شود که پدیده مورد نظر تبیین گردد، اما این تبیین پدیده به عواملی نسبت داده میشو که خود پیچیده و مبهم هستند. به همین دلیل این نظریه از نقطه نظر علم مردود است
نظریه قیاسی: نظریه قیاسی نظریهاست که در آن برای تبیین، از یک پدیده مشخص به عنوان الگو استفاده میشود، یکی از نخستین الگوها مرکز تلفن بوده که به صورت قیاسی برای تبیین کار مغز مورد استفاده قرار گرفت. البته انسانها خیلی زود متوجه شدند که ساختمان مغز خیلی پیچیدهتر است و قابل قیاس با تلفن نیست
نظریه تقلیلی: این نظریه مشاهدات را بر اساس ماهیت فعالیتها یا فرآیندهایی که آسانتر از مشاهده حادثه است، بیین میکند. به عنوان مثال، یک روانشناس ممکن است رفتار معینی را بر اساس عمل سلولهای مغز فرد تبیین کند
نظریه تجریدی: در این نظریه حوادث پیچیده بر اساس تبیین میشوند، ولی حوادث ساده نه به عنوان واقعیت بلکه به عنوان توصیف دقیقی از روابط مورد استفاده قرار میگیرند (دلاور59-53).