روش تحقیق

ما در این مقاله سعی کرده‌ایم تا شما را با روش‌های تحقیق آشنا کنیم برای اطلاع بیشتر مقاله زیر را مطالعه کنید.

روش تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق و اجزای آن

پژوهشگر قبل از گام نهادن به عرصه دشوار تحقیقات نیازمند فراهم آوردن بستر‌ها و مقدمات لازم و نیز برنامه‌ریزی‌های مقتضی است تا براساس، پژوهش‌های خود را از نقطه‌ای آغاز و در نقطه‌ای دیگر به پایان برساند. صرف‌نظر از وجود علاقه و انگیزه، تدارکات مادی و ستادی و نیز زمان و شرایط روحی، پژوهشگر باید براساس نقشه و طرح منظم، ساختمان پژوهشی خود را پی افکند و به تدریج بنا کند. این نقشه چیزی جز طرح تحقیق نیست که به مثابه نقشه ساختمان واقعی است. هرقدر این طرح تحقیق از انسجام و قوت علمی برخوردار باشد،پژوهشگر نیز به همان نسبت در پیشبرد تحقیق خود کامیاب‌تر است. اگر نقشه به درستی ترسیم شود، حصول به نتیجه نیز با سرعت، دقت و قوت بیش‌تری به پیش می‌رود و پژوهشگر را از فرو افتادن در بیراهه‌ها و کژراهه ها باز می‌دارد.

طرح تحقیق به مثابه برنامه‌ای عملی پژوهشگر را قادر می‌سازد تا آنچه در ذهن دارد بیان کند و آن چه لازمه تحقیق است تبیین کند؛ حدود و حوزه پژوهش را به صورت منطقی و بر پایه نقشه ای استئار ترسیم کند؛ عمق آشنایی و تسلط خود را بر موضوع نشان دهد؛ پرسش‌ها، ابهامات و مسائل مهم در باب موضوع را تشریح کند، مسیری که پژوهش برای پاسخ به آن‌ها می‌پوید برجسته سازد و درعین حال، انتظارات خود را از موضوع و امکان یا عدم امکان اجرای پژوهش مطرح کند و در یک کلام، قالب و چهارچوبی که تحقیق باید در درون آن ریخته شود به مخاطبان بشناساند.

برای تحقق این اهداف، پژوهشگر باید به تدوین برنامه و ترسیم نقشه پژوهشی خود(طرح تحقیق) همت گمارد. بدیهی است این طرح برآمده از مطالعات اولیه محقق است و از علاقه، تخصص و سایر توانمندی‌های پژوهشگر حکایت دارد. اما نکته این جا است که تهیه همین طرح تحقیق مستلزم آشنایی کامل با موضوع و ابعاد آن است که در پی مطالعات جدی در حوزه یاد شده و اشراف نسبی بر منابع و موانع کار، گفت و گو با استاد راهنما یا متخصصان فراهم می‌آید. از این رو، دانشجویان دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا باید دست کم یک تا دو ماه وقت صرف انتخاب موضوع و تهیه طرح تحقیق کنند تا«طرح تحقیق» را پی‌بریزند. بدیهی است با توجه به ماهیت موضوع و نیز توانایی‌ها و تخصص پژوهشگران این زمان قابل کاهش یا افزایش خواهد بود.

طرح پژوهشی متناسب با اهمیت و گستردگی موضوع می‌تواند در پنج تا ده صفحه تدوین شود. این طرح که در ادامه به تفصیل مورد بحث قرار می‌گیرد، حاوی اجزا و اصول زیر است:

1)عنوان یا موضوع تحقیق

2)طرح مسئله

  3) سوال اصلی و سوالات فرعی

 4)چارچوب نظری

  5)فرضیه

 6)مفروض ها

  7)تعریف مفاهیم 

متغیرها و ابعاد موضوع

  8)روش تحقیق

 9)هدف تحقیق

 10)فایده و اهمیت موضوع

 11)سوابق پژوهش

 12)حدود و نقطه مرکز

 13)سازماندهی تحقیق 

14)منابع

موضوع تحقیق و ویژگی‌های آن

اولین و بی‌تردید مهم‌ترین اقدام در راه پژوهش علمی انتخاب درست موضوع تحقیق است. انتخاب موضوع، مبدأ آغاز پژوهش است. هر نوع کجروی، انحراف یا ناتوانی در انتخاب موضوع، پژوهش را نهایتا به بیراهه می‌کشاند و از رسیدن به مقصود باز می‌دارد. انتخاب نادرست موضوع، پژوهشگر را به دست و پادزدن‌های بیهوده، اتلاف وقت، سردرگمی و نهایتا به انحراف از مسیر صحیح علمی سوق می‌دهد و در پایان نتیجه‌ای از آن حاصل نمی‌شود، زیرا طراحی شایسته و دقیق به مثابه انجام نیمی از پژوهش است.

بنابراین، برای دستیابی به انتخاب درست باید شاخصه‌ها و ملاک‌های زیر را در نظر گرفت. البته این شاخصه‌ها متأثر از شرایط و مقتضیات پژوهشگر متغیر خواهند بود، اما در مجموع، توجه به مسائل زیر در انتخاب عنوان تحقیق ضروری است:

1.موضوع تحقیق (اعم از مقاله، پایان‌نامه، کتاب و ...) تا آن جا که ممکن است باید محدود شود. به عبارت دیگر، پژوهشگر با لحاظ کردن شرایط فکری، روحی، اقتصادی، فرصت و امکاناتی که در اختیار دارد، دامنه موضوع مورد پژوهش خود را خرد و محدود کند. این امر به پژوهشگر امکان می‌دهد که: به صورت عمیق‌تر به موضوع بپردازد؛ ابعاد و جنبه‌های گوناگون موضوع را بهتر بکاود؛ از زوایای مختلف به موضوع بنگرد و در مجموع شناخت دقیق‌تر، علمی‌تر و عمیق‌تری نسبت به موضوع پیدا کند و درعین حال آسان‌تر و سریع‌تر به نتیجه برسد.

البته امروزه برخی از کل گرایان بر انجام پژوهش‌هایی با موضوع گسترده و با دامنه وسیع اصرار می‌ورزند و برای آن دلایل خاصی اقامه می‌کنند. اما همگی واقف‌اند که چنین مطالعاتی هیچ گاه نمی‌تواند به شناخت عمیق و همه جانبه موضوع تحقیق منتهی شود. لذا ما در صدد نفی این گونه پژوهش‌ها نیستیم و بر این باوریم که انجام پژوهش‌های کلان به پژوهشگرانی بزرگ و ممتاز نیاز دارد تا بتوانند از رهگذر موضوعات کلان و بررسی‌های تطبیقی به قوانین و تبیین‌های علمی دست پیدا کنند. بنابراین، موضوعات گسترده‌ای که چند ذوره تاریخی را پوشش می‌دهند، اگرچه در جای خود شایسته و قابل ستایش است اما از حوصله کار دانشجویی(در هر سطحی) بیرون است. بدیهی است محدود کردن دامنه موضوعات تحقیقی به معنای ذره بینی کردن موضوعات نیست. به عبارت دیگر، نباید آن چنان موضوع را خرد کرد که انجام آن نیازمند ابزارها و روش‌های خاصی باشد، به گونه‌ای که نتوان درباره آن مطلب نوشت.

2. موضوع تحقیق روشن، شفاف، ساده و بدون پیچیدگی بیان شود. به عبارت دیگر، از به کاربردن واژگان و تعابیر مبهم و دوپهلو اجتناب شود. موضوع از چنان صراحتی برخوردار باشد که هر پژوهشگری با ملاحضه آن بتواند مراد طراح موضوع را دریابد. اگرچه فهمی کاملا منطبق با آن چه پژوهشگر در نظر دارد ممکن نیست ، اما دست کم فهمی مشابه با آن امکان‌پذیر شود.

3. موضوع تحقیق نو و بکر باشد. پرداختن به آن چه بارها مورد کاوش قرار گرفته و ابعاد آن تا حد زیادی روشن شده است، شایسته پژوهش نیست، مگر آن که پژوهشگر در یافته‌های پیشینیان شک علمی کند و دریچه‌ای جدید به موضوع بگشاید و بر دامنه یافته‌های پیشین بیفزاید و یا آن‌ها را بی‌اعتبار کند. اگر موضوع با این هدف طرح شود، نه تنها تکراری نیست بلکه بسیار بدیع و جذاب خواهند بود . البته از آن جا که «گذشته» در پرتو «حال» فهمیده می‌شود و هر نسلی ، نگاه‌ها، دغدغه‌ها و پرسش‌های خاصی در باب گذشته مطرح می‌کند، اگر موضوعات تکرای را از این زاویه بتوان مورد کاوش قرار داد شایسته مطالعه خواهند شد. اما نباید فراموش کرد که طرح موضوعات جدید و بکر که فی نفسه به سوالات تازه‌ای در آن حوزه می‌انجامند خدمت بزرگی به آن شاخه از معرفت خواهند بود، اگرچه پژوهشگر نتواند تحقیقی متناسب با آن انجام دهد.

4. موضوع باید بر امور واقعی مبتنی باشد. پرداختن به مسائلی که در حوزه مطالعات نمی‌گنجند، نمی‌توان درباره شان پژوهش‌های مستند و علمی انجام داد . بنابراین، در انتخاب موضوع باید به اصل واقعی و تحقیق‌پذیر بودن آن عنایت داشت.

5. موضوع نباید مبتنی بر تعصبات، پیش داوری‌ها، قضاوت‌ها و نگرش‌های ذهنی پژوهشگر باشد. به بیان دیگر، موضوع نباید به صورت جانب‌دارانه و یا با جهت‌گیری‌های خاصی که با نگرش علمی تعارض دارد، انتخاب شود. زیرا دراین حالت‌ها، پژوهشگر در برابر قضایا و مسائلی که مطرح می‌کند، پاسخی آماده دارد و حاضر نیست از آن عدول کند.

6. موضوع مورد پژوهش باید علمی و امکان‌پذیر باشد. انتخاب موضوعاتی که عملا خارج از توانایی‌ها، امکانات و فرصت‌های پژوهشگر است شایسته پژوهش نیستند، زیرا به ابتر شدن موضوع و نتیجه آن منجر می‌شوند.

لذا پژوهشگر باید به اقتضای روحیات، توانمندی‌های ذهنی و جسمی و نیز فرصت‌ها و امکانات خود به انتخاب موضوع همت گمارد.

7. امکان دسترسی به منابع، مدارک و اطلاعات در باب موضوع وجود داشته باشد.

8. یکی از مناسب‌ترین روش‌ها در انتخاب موضوع که در عین حال نشان دهنده قوت آن است، بررسی رابطه بین دو متغیر یا بررسی تاثیر پدیده‌ای تاریخی بر پدیده دیگر است که کی از آن‌ها به عنوان علت و دیگری به عنوان معلول بر یکدیگر نقش می‌آفرینند. برای نمونه، درباره انقلاب مشروطه می‌توان به مثال‌های زیر توجه داشت:

«نقش بازرگانان در پیروزی انقلاب مشروطه»؛ در این موضوع تاثیر متغیر مستقل بازرگانان بر متغیر وابسته یعنی پیروزی انقلاب مشروطه مطرح شده است. دو متغیری بودن موضوع، حصول به نتیجه و بررسی زوایای گوناگون و عمیق‌تر موضوع را ممکن‌تر می‌سازد تا انتخاب موضوعات چند متغیری یا بررسی تاثیر چند موضوع بر یکدیگر ، مانند «نقش عوامل گوناگون در پیروزی انقلاب مشروطه» که بسیار پیچیده و گسترده است.

9. موضوع باید با رشته، تخصص و علائق محقق سازگار باشد. پرداختن به موضوعاتی که خارج از توان و تخصص پژوهشگر است، هم باعث مخدوش شدن موضوع و هم ناکامی پژوهشگر می‌شوند.

10. بهتر است عنوان پژوهش با مهم‌ترین عبارت آغاز شود. با استفاده از کم‌ترین کلمات (عبارت کوتاه) بیش‌ترین اطلاعات در اختیار خوانندگان قرار گیرد و تعبیرهای زائد و غیرضروری حذف شوند.

سوال اصلی و سوال فرعی تحقیق

الف. سوال اصلی

هر پژوهش علمی دست کم از متن یک سوال اصلی برمی‌خیزد. و پاسخ گفتن به سوال اصلی مهم‌ترین دغدغه پژوهشگر محسوب می‌شود. سوال اصلی به مثابه چراغ راهنمایی است که در همه مراحل تحقیق ، از نقطه آغاز تا پایان، پژوهشگر را همراهی می‌کند و  از فرو غلتیدن در بیراهه و دور شدن از مسیر تحقیق باز می‌دارد. لذا اگر پژوهشگر همواره از دریچه سوال اصلی به پژوهش خود بنگرد، از خطر حاشیه روی و پرداختن به مسائل و موضوعات غیرمرتبط مصون خواهد ماند و کار شناسایی منابع و گردآوری اطلاعات بر او آسان خواهد شد. درعین حال ، سوال اصلی محقق را بر آن می‌دارد تا مقاصد و چشم انداز‌های پژوهشی‌اش را آشکار کند.

معمولا سوال اصلی حتی قبل از طرح موضوع و انتخاب آن به ذهن خطور می‌کند و موضوع بر بنیاد آن تدوین می‌شود . لذا، حتی پس از انتخاب موضوع ، اگر سوال اصلی طرح نشده باشد می‌توان با اندکی تغییر در موضوع و در واقع با سوالی کردن موضوع تحقیق سوال اصلی را استخراج کرد.

طبیعتا بنا بر ماهیت موضوع سوال اصلی تحقیق می‌تواند به صورت توصیفی یا تبیینی و تحلیلی مطرح شود. سوالاتی که با چرا آغاز می‌شوند یا چرایی رخدادها را مورد پرسش قرار می‌دهند، سوالات تحلیلی‌اند. معمولا سوالاتی که چیستی و چگونگی رخدادها را مورد پرستش قرار می‌دهند ، سوالات توصیفی و گاه تبیینی هستند. با عنایت به اهمیت بی‌بدیل سوال اصلی در فرایند تحقیق باید ملاک‌ها و شاخصه‌هایی را جهت طراحی مناسب سوال اصلی در نظر داشت:

1. سوال اصلی باید کل موضوع تحقیق یا دست کم بخش بزرگی از آن را پوشش دهد

2. سوال اصلی حتی‌المقدور نو و بدیع باشد. زیرا طرح یک سوال جدی به مراتب مهم‌تر و ارزشمندتر از پاسخ‌هایی است که به آن داده می‌شود.

3. سوال اصلی باید بیان سوالی داشته باشد، یعنی به صورت جمله پرسشی نقل شود.

4. سوال اصلی باید سوالی باز باشد، یعنی بتوان پاسخ‌های گوناگون و متعددی به آن داد، لذا سوال اصلی را نمی‌توان در قالب سوالی بسته که پاسخ‌های کوتاه چهارجوابی بله یا خیر داد، مطرح ساخت

5. سوال اصلی نباید جهت‌گیری‌های ارزش‌گذارانه و برخاسته از تعصبات و تعلقات غیرعقلانی و غیر علمی داشته باشد و پاسخ‌های مشخصی را طلب کند یا در پی صدور حکم اخلاقی باشد، زیرا هدف پرسش اصلی فهمیدن است نه قضاوت کردن.

7. سوال اصلی باید ساده، روشن، صریح، بدون ابهام و فاقد پیچیدگی‌های لفظی باشد.

8. سوال اصلی باید حتی المقدور کوتاه باشد.

9. سوال اصلی علمی و عملی باشد، زیرا همین امر نشانه استواری پژوهش و نیز علمی و عملی بودن اصل تحقیق است.

10. یک سوال اصلی  مناسب به مطالعه آن چه وجود دارد یا وجود داشته است، مبادرت می‌ورزد نه آن چه حقیقی نیست، وجود ندارد و یا وجود آن به آینده موکول است.

ب.سوالات فرعی

از آن جا که سوال اصلی کلی است ، برای پاسخگویی مناسب‌تر و دقیق‌تر، پژوهشگر آن را به چند سوال خردتر تبدیل می‌کند. در واقع، سوالات فرعی از تجزیه سوال اصلی به دست می‌آیند. اگرچه هنوز معیاری برای تعیین تعداد سوالات فرعی تدوین نشده ، اما شایسته است که سوالات فرعی برآمده از متن سوال اصلی و کاملا مرتبط با آن و در نتیجه مرتبط با موضوع تحقیق باشند و بهتر است تعداد سوالات فرعی با تعداد فصل‌های یک تحقیق منطبق باشند. به عبارت دیگر، در فصل‌ها، گفتارها و بخش‌های مختلف یک پژوهش باید به همه سوالات فرعی پاسخ داده شود. لذا به نظر می‌رسد دست کم به پنج سوال فرعی نیاز داریم و حداکثر آن به حجم و کیفیت تحقیق بستگی دارد.

روش‌های گردآوری اطلاعات

یکی از آخرین حلقه‌های تکمیل طرح تحقیق، منبع شناسی است. در این مرحله، پژوهشگر با کمک ابزارها و روش‌های موجود به شناسایی منابع می‌پردازد. بدیهی است که بر اساس موضوع تحقیق و ماهیت آن منابع نیز متفاوت خواهد شد. روش‌های گردآوری اطلاعات و منابع عمدتا به سه صورت میدانی، کتابخانه‌ای و اسنادی امکان‌پذیر است:

1. روش میدانی: در این روش پژوهشگر می‌کوشد تا منابع و اطلاعات مربوط به پژوهش خود را در بیرون از کتابخانه و با روش‌های متفاوتی چون تهیه پرسش‌نامه ، مصاحبه، گفت و گو، فیلم، اسلاید، سفر به اماکن تاریخی، کاوش‌های باستان شناسانه و ... به دست آورد. بدیهی است که این روش‌ها لزوما هنگامی به کار می‌روند که روش‌های کتابخانه‌ای و اسنادی پاسخگوی نیازهای متراکم پژوهشگر نباشند. در این مواقع، او ناگزیر است به این روش‌ها متوسل شود. پژوهشگری که درباره ایران باستان به ویژه درباره خط‌ها و زبان‌ها یا کتیبه‌ها کار می ‌کند و یا پژوهشگری که درباره تاریخ معاصر و متأخر کشور به کاوش می‌پردازد ، هر دو ناگزیر به استفاده از چنین روش‌هایی هستند. بازدید آثار تاریخی برجای مانده برای پژوهشگر نخست، و مصاحبه و گفت وگو با رهبران، دست اندرکاران و گردانندگان تاریخ معاصر برای محقق دوم ضرورت دارد.

2. روش کتابخانه‌ای: کتاب و کتابخانه ابزار اصلی هر پژوهش و نقطه عزیمت گردآوری اطلاعات و داده‌های تاریخی است که پژوهشگر پس از شناسایی منابع و دسته‌بندی آن‌ها از نظر اهمیت، کار خود را از کتاب و کتابخانه آغاز می‌کند. روش کتابخانه‌ای به این معناست که کتاب و کتابخانه همه نیاز های پژوهشگر را در امر گردآوری اطلاعات برطرف سازد

3. روش اسنادی: در این روش پژوهشگر به جای جست و جوی میدانی یا کتابخانه‌ای در پی شناسایی اسناد و مدارک آرشیوی است که به صورت مکتوب و یا رایانه‌ای در اختیار سازمان‌ها ، نهادها ، وزارتخانه‌ها و موسسات مهم پژوهشی و حتی مراکز نظامی، امنیتی، اقتصادی و ... قرار دارد. پژوهشگر باید قبلا با مراجعه به این مراکز موافقت و نیز مجوزهای لازم را جهت دستیابی به اسناد دریافت دارد.

روش‌های گردآوری اطلاعات و داده‌های تحقیق

با نگارش و تکمیل طرح تحقیق ، مرحله طراحی و ترسیم نقشه ساختمان تحقیق به پایان می‌رسد و مرحله مهم‌تر، یعنی اجرای نقشه آغاز می‌شود . بدیهی است که پژوهشگر تا حد امکان باید در چارچوب همین طح حرکت کند و بر اساس همین نقشه، ساختمان پژوهش را تکمیل کند.

مصالح اصلی ساختمان تحقیق همان اطلاعات، مواد خام و داده‌های تحقیق‌اند که با فیش برداری فراهم می‌آیند. از آن جا که منابع قبلا شناسایی و از نظر اهمیت و درجه اعتبار طبقه‌بندی شده‌اند، پژوهشگر برای یادداشت برداری و گردآوری داد‌ه‌‌ها به سراغ آن‌ها می‌رود. تجربه نشان می‌دهد که بهتر است ابتدا به سراغ یکی از جدی‌ترین و مهم‌ترین تحقیقات انجام یافته در حوزه مرتبط با تحقیق رفت، زیرا این تحقیقات از نظر شیوه نگارش و بیان ، شیوه پژوهش، فصل بندی، تحلیل و ارائه مطالب ، به دلیل نزدیکی با روش محقق کمک شایانی به پژوهشگر خواهد کرد. پس از مطالعه کامل یکی از تحقیقات جدید باید به سراغ منابع اصلی رفت و کار فیش برداری را با آن‌ها آغاز کرد.

بدیهی است که محقق باید نسبت به اصالت اطلاعات و داده‌های خود اطمینان یابد و این جز از طریق رجوع به منابع اصلی و معتبر که در میان متخصصان آن حوزه از مقبولیت و اعتبار برخوردارند، به دست نمی‌آید. رجوع به منابع ضعیف و غیر مرتبط صرفا اطلاعات مخدوش و نادرست در اختیار محقق قرار می‌دهد و او را گمراه می‌کند. اما قبل از آن که درباره چگونگی فیش برداری سخن بگوییم ، لازم است مختصری درباره شیوه‌های گردآوری اطلاعات سخن بگوییم.

روش‌های گردآوری اطلاعات را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

روش‌های کتابخانه‌ای : اسنادی و میدانی( که مورد بررسی قرار گرفتند). اکنون یادآور می‌شویم که روش‌های میدانی عبارت‌اند از روش پرسش‌نامه‌ای، مصاحبه، مشاهده و آزمون و روش‌های صوتی و تصویری: هرکدام از این روش‌ها دارای ابزار خاص خود هستند و در تاریخ نگاری به استثنای موارد خاص ، چندان کاربرد ندارند.

اما روش کتابخانه‌ای در همه تحقیقات علمی، به ویژه تحقیقات تاریخی، کاربرد فراوان دارد. گام اول در این روش، آشنایی با نحوه استفاده از کتابخانه و محتویات آن است. زیرا منابع گاه  به صورت کتاب، گاه نشریات و گاه اسنادند. آشنایی با نحوه استفاده از برگه دان‌ها، ثبت مشخصات کتاب‌ها و نشریات و نیز نحوه جست و جوی منابع گوناگون در کنار سایر مقررات مربوط به امانت و نگه داری از آن‌ها برای همه دانش پژوهان ضروری است. شرایط و مقررات کتابخانه‌هایی که از سیستم قفسه باز، بسته و نیمه باز( بخش جراید، مرجع و اسناد و...) استفاده می‌کنند، با یکدیگر متفاوت‌اند.

روش اسنادی: تا حد زیادی با روش کتابخانه‌ای شباهت دارد و گاه با آن یکی است. این روش در مجموع شامل استفاده از میکروفیلم‌ها و میکروفیش‌ها ، دیسک‌ها و دیسکت‌های رایانه‌ای، سایت‌های اطلاع رسانی اینترنتی، اعم از محرمانه و غیرمحرمانه ، اسناد شخصی و خصوصی، اسناد و آرشیو‌ها و نیز مطبوعات، اعم از روزنامه‌ها، شب نامه‌ها ، فصلنامه‌ها، ماهنامه‌ها، هفته نامه‌ها، سالنامه‌ها، اسناد تصویری ، عکس‌ها، اسلایدها، نوارهای کاست، نوارهای ویدئویی تاریخی و ... است که در مراکز خاص نگه داری می‌شوند و پژوهشگران برای تحقیقات خود به آن‌ها رجوع می‌کنند؛ همه این موارد جزئی از روش اسنادی تلقی می‌شوند . اما اگر محقق این نوع منابع را خود پدید آورد، آنگاه کار او میدانی خواهد بود .

نگارش متن تحقیق

در این مرحله، پژوهشگر در آستانه تولید علم قرار می‌گیرد زیرا از یک سو ، کلیه اطلاعات متقن، منقح و تصفیه شده مرتبط با موضوع را فراهم آورده و از دیگر سو، قالب و فهرست نهایی مطالبی که قرار است مباحث خود را بر اساس آن سازماندهی کند، در اختیار دارد. گذشته از این، برای سوال اصلی و سوالات فرعی و نیز رد یا اثبات فرضیه خود پاسخ‌های مناسب را فراهم کرده است اما باید بکوشد حاصل زحمات توانفرسای خود را به صورت یک متن مکتوب و سند علمی ارائه کند تا در حوزه معرفتی مورد مطالعه او ثبت و ماندگار شود؛ امکان استفاده پژوهشگران دیگر از یافته‌های وی فراهم آید؛ روش‌ها، تکنیک‌ها و نتایج پژوهش او در معرض ارزیابی دیگران قرار گیرد و با نقد و بررسی‌های عالمان دیگر، به تکمیل و اصلاح روش‌ها و یافته‌های خود همت گمارد. بنابراین ، ارائه گزارش علمی مکتوب برای همه پژوهشگران امری اجتناب ناپذی است. این حوزه‌ای است که او باید از همه توانایی‌های ذهنی ،ادبی و ذوقی و هنری خود بهره گیرد تا یافته‌های تحقیقی او در بالاترین سطح و با بالاترین کیفیت عرضه شود و افقی به سوی ناشناخته‌ها بگشاید.  طبیعتا پژوهشگر همان قدر که نگران استحکام علمی یافته‌های خود است، باید به همان نسبت نگران درست نویسی و اسلوب صحیح نگارش باشد تا به گسترش و تقویت زبان فارسی که زبان علمی اوست مدد برساند.

استفاده از نمودار در پژوهش

گاه پژوهشگر برای انتقال و تفهیم بهتر موضوع، استفاده از نمودار‌ها را ضروری می‌یابد. نمودار‌ها در بردارنده همه جدول‌ها (که معمولا داده‌های کمی و دقیق را نشان می‌دهند)، شکل‌ها ( منحنی ، نگاره، نقشه، رسم فنی و ...)و یا تصاویر (عکس‌ها، نقاشی‌هاو ...) است. نمودارها به ما کمک می‌کنند تکه مجموعه وسیعی از اطلاعات را به صورت جمع بندی شده و چکیده ارائه کنیم. اما باید مشخص شود که آیا گنجاندن نمودار سودی برای خوانندگان در بردارد یا خیر. بدیهی است گاه تکرار اطلاعات به شکل نمودار به خوانندگان کمک می‌کند تا آن‌ها را به خاطر بسپارند.

بنابراین، هنگامی که متن نمی‌تواند مفاهیم مورد نظر را به درستی انتقال دهد، از نمودار استفاده کنید و یا برای خلاصه کردن نکته‌ای مهم یا یافته‌ای مهم از نمودار استفاده شود. و سر انجام هنگامی از نمودار مدد بجویید که بتواند در ارائه آسان‌تر و منظم‌تر اطلاعات پیچیده یاری‌تان کند. ناگفته پیداست که نمودار در ساختار متن باید در ساختار متن در جایگاه مناسبی قرار گیرد. به بیان دیگر، فاصله آن با مطالب مورد بحث چنان زیاد نباشد که استفاده از آن‌را دشوار سازد. شایسته است حداقل یک بار و به طور مستقیم یا در داخل پرانتز به نمودار و محل قرا گرفتن آن یا شماره آن اشاره شود . عنوان نمودا و منبع آن نیز به همراه نمودار ذکر شود.

نمودار‌ها ( جدول‌ها، نقشه‌ها ، تصاویر و ...) را به ترتیب ارائه در متن و با تفکیک آن‌ها از یکدیگر شماره‌گذاری کنید. (برای نمونه ، جدول1 ، جدول 2 ، ...، شکل1، شکل2، ...)

نشانه‌گذاری و اصول ویرایش اولیه متن

نشانه‌گذاری و ویرایش ادبی متن که اکنون در زبان فارسی رواج یافته است ، در فارسی قدیم و متون تاریخی کهن اساساً متداول نبود ؛ به همین دلیل، بازخوانی و فهم‌ای متون بسیار دشوار به نظر می‌رسد. اما رفته رفته در پی آشنایی با غرب و دستاورد‌های فرهنگی آن ، استفاده و به کارگیری آن‌ها به دلیل روان سازی متن در ادبیات فارسی متداول شد و امروز چنان با ادبیات نگارشی ما آمیخته و عجین شده است که بدون آن‌ها نمی‌توان مفهوم اصلی و مقصود نگارنده را به درستی دریافت؛ هرگونه جابه جایی علائم ممکن است معنا را دگرگون جلوه دهد و زحمات نویسنده بر باد رود. آشنایی با اصول و علائم ویرایش و کاربرد آن‌ها در پژوهش‌های تحقیقی به همه پژوهشگران توصیه می‌شود. اینک به برخی از مهم‌ترین موارد این علائم اشاره می‌کنیم:

1.نقطه«.»: جمله‌های کامل را از یکدیگر جدا می‌کند. نقطه وقتی گذاشته می‌شود که معنی جمله تمام باشد و نشانه پایان پذیرفتن سخن و علامت مکث کامل و سکوت است. گذشته از این، نقطه در موارد زیر نیز به کار می‌رود:

1.1. اگر واژه‌هایی به صورت مخفف به کار روند ، پس از حروف مقطع و مجزا نقطه گذاشته می‌شود مانند : الف. ج. ش. س (=اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی)

2.1)گاه برای اختصار حرف اول اسم را قبل از نام خانوادگی به صورت حروف مقطع می‌نویسند مانند: س. نفیسی=(سعید نفیسی)

3.1) بعد از حروف الفبا جهت تفکیک آن‌ها نقطه لازم است مانند: الف. ب. پ.

2. نشانه پرسش«؟»: علامت پرسش یا استفهام در موارد زیر کاربرد دارد:

1.2) وقتی جمله به صورت پرسشی طرح شود و نیازمند پاسخ باشد.

2.2)هنگامی که مطلبی بر نویسنده نامعلوم باشد

3.2)در پایان عنوانی که معنی استفهامی دارد و خود جزء جمله است مانند: چه باید کرد؟

3. نشانه هیجان یا تعجب«!»: در پایان جملات یا کلماتی که حاکی از تعجب، تحسین، تاسف؛ هیجان، ابراز احساسات ، تأکید ، تجلیل، ندا یا منادا و مانند آن‌ها باشند، مانند : دانشجویان! درس هایتان را جدی بگیرید ! در پاره‌ای از موارد جمله ترکیبی از پرسشی و حاکی از تعجب است یا جمله‌ای پرسشی با طنز و استهزا بیان می‌شود که در این موارد علامت پرسش و تعجب با هم آورده می‌شوند. مانند: آیا هیچ زیرکی زیره به کرمان می‌برد؟!

4.ویرگول«،»: نشانه کم‌ترین درنگ در جمله و در بسیاری موارد جایگزین «و» می‌شود. موارد استفاده آن متعدد است: در وسط چند جمله مرکب، یا پس از نام‌ها و ضمیر‌های عطف به هم، یا بعد از قید در آغاز جمله به کار می‌رود. در قبل و بعد از جمله معترضه نیز گاه از ویرگول استفاده می‌شود. همچنین، هرگاه دو کلمه مشابه در کنار یکدیگر قرار گیرند و نیز در فاصله میان صفت‌ها از ویرگول بهره می‌گیرند. مانند: حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی از شاعران نامدار، برجسته و بزرگ این سرزمین‌اند. برای جدا کردن عبارات و کلمات و ترکیبات و نیز برای تفکیک آن قسمت از جملات که ممکن است به خطا متصل خوانده شوند نیز کاربرد دارد.

5. نشانه اعلام یا دو نقطه «:»: عبارت پس از خود را تشریح و تفسیر می کند . این علامت نشان می‌دهد که مطالب بیش‌تری در پیش است. یعنی مطلب اصلی را توضیح می‌دهد و در موارد زیر به کار می‌رود:

1.5) پیش از آغاز نقل قول مستقیم

2.5)در میان دو جمله که جمله دوم تفسیر جمله است ، مانند: مهم‌ترین سلسله‌های ایران پیش از اسلام عبارت‌اند از : مادها، هخامنشیان ، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان

3.5) بین عنوان اصلی و عنوان فرعی کتاب، مقاله،سخنرانی و ...

4.5)بین همه مطالبی که نیازمند توضیح فوری‌اند

5.5) برای نمایاندن تسلسل فکری موجود بین دو نیمه یک جمله که با هم جمله کاملی را شکل می‌دهند . و در این موارد به معنای «یعنی» به کار می‌رود.

6.5)بعد از عبارات به شرح زیر، به قرار زیر، از این قرارو...

6. نشانه حذف جزئی یا سه نقطه«...»: هرگاه مطالب به مناسبتی قطع شود یا نیاز به قطع داشته باشد ، برای نشان دادن بریدگی کلام باید از نشانه تعلیق یا حذف جزئی(...) بهره گیریم. موارد عمده کاربرد آن به شرح زیر است:

1.6) هنگامی که مطلبی را نقل قول می‌کنیم و از آن میان مقداری که مورد نیاز نیست، حذف می‌کنیم، حذف و نقصان را با سه نقطه نمایش می‌دهیم

2.6) به جای واژه‌های و غیره ، و مانند آن‌ها .

3.6) برای حذف یک واژه نامناسب ، نامربوط و یا اسامی و صفاتی که به هر دلیل طرح شان شایسته نیست. حال، این کلمات و اسامی ممکن است خلاف اخلاق باشند و یا ...

7. خط تیره بلند یا نشانه تشریح«_»:در موارد زیر کاربرد دارد:

1.7) دو طرف جمله معترضه در داخل متن .

8. خط تیره کوتاه«-»: در میان دو واژه به هم مرتبط ، مانند: خط آهن تهران – مشهد

1.8) بین دو عدد یا رقم مانند: سال‌های 1357-1358 یا صفحه 132-141.

2.8) در مکالمات بین دو نفر در آغاز جمله به جای تکرار اسم از خط تیره استفاده می‌شود.

3.8)در میان دو واژه یا صفت به هم پیوسته ، مانند شرایط اجتماعی-اقتصادی

9.پرانتز():در موارد زیر کاربرد دارد:

1.9) برای بیان توضیح اضافی درباره یک جمله، یک کلمه یا یک واژه د داخل متن از پرانتز استفاده می‌شود.

2.9) برای ذکر جمله معترضه یا زائدی که به اصل مطلب چندان مرتبط نیست و یا برای نقل و شرح و تفسیر و معنای مطالب در متن

3.9)برای ذکر تاریخ تولد و مرگ شخصیت‌های تاریخی.

4.9) برای روشن کردن سال رخداد‌ها

10. علامت گیومه «»: در موارد زیر کاربرد دارد:

1.10)برای نقل قول مستقیم مطالب دیگران در میان مطالب خود.

2.10)برای مشخص و متمایز ساختن اسامی و عناوین در داخل متن آن‌ها را در داخل گیومه قرار می‌دهیم.

3.10) برای مشخص ساختن واژگان ، تعابیر، اسامی کتاب‌ها و یا برجسته ساختن یک موضوع یا یک کلمه از گیومه استفاده می‌شود.

11. نشانه دو قلاب :[ ]

1.11)برای اضافه کردن واژه یا مطلبی که درون نقل قول از قلم افتاده است.

2.11)اگر برای تصحیح خطای کاتبان قبلی یا روشن و قابل فهم شدن متن اصلی بخواهیم واژه یا جمله‌ای به آن بیفزاییم ، آن‌هارا در علامت قلاب قرار می‌دهیم

اجزا و ساختار شکل دهنده تحقیق

پس از نگارش متن تحقیق و انجام اصلاحات لازم ، به ویژه ویرایش ادبی و غلط یابی آن، باید نهایتا پژوهش را در یک قالب یا چارچوب مشخص عرضه کرد. این قالب بر حسب نوع پژوهش و نیز محل یا مقطع تحصیلی که تحقیق برای ارائه به آن نگاشته می‌شود، با یکدیگر متفاوت خواهد شد. اما غالب پژوهش‌های انجام یافته دارای اجزای زیر بوده و به ترتیب زیر ارائه می‌شود:

1.جلد

به منظور حفظ و نگه‌داری بهتر از پژوهش‌ها ، معمولا آن‌هارا با طرح‌های متنوعی (صرف نظر از نوع و جنس آن ) جلد می‌کنند. پژوهشگران موظف‌اند براساس شیوه‌نامه مراکز آموزشی یا پژوهشی که تحقیق را به آن ارائه می‌دهند، کتاب‌ها، طرح های پژوهشی، پایان‌نامه‌ها و سایر تحقیقات خود را جلد کنند . بدیهی است برای هر یک از موارد فوق طرح جلد متفاوتی تعریف شده است، اما در این جا با توجه به نیاز دانشجویان تنها به پایان‌نامه‌ها اشاره می‌کنیم که در آن‌ها به ترتیب زیر عمل می‌شود:

در بالای جلد، آرم و نام دانشگاه یا موسسه آموزش عالی ؛ در زیر آن، عنوان تحقیق، نام و نام خانوادگی دانشجو، عنوان مقطع و رشته تحصیلی ، نام کامل استاد راهنما ، نام کامل استاد (استادان) مشاور، سال نگارش یا دفاع از پایان‌نامه به ترتیب حروفچینی یا برجسته نویسی می‌شوند برای نمونه:

 

آرم دانشگاه

نام دانشگاه یا موسسه آموزش عالی

 

عنوان پژوهش

 

نام و نام خانوادگی دانشجو

عنوان مقطع و رشته تحصیل

نام کامل استاد راهنما

نام کامل استاد (استادان) مشاور

ماه و سال دفاع از پایان نامه

 

2. صفحه بسم الله یا اسماء جلاله

با استفاده از طرح‌های هنری جذاب

3.صفحه عنوان

بر اساس طرح و اطلاعات روی جلد ؛ تنها با این تفاوت که به جای آم دانشگاه نام دانشگاه نوشته می‌شود.

4.صفحه تقدیر و تشکر

به منظور قدردانی از تلاش‌ها و خدمات افراد مورد علاقه محقق و کسانی که وی را در سراسر تحقیق یا مراحل مختلف آن یاری داده‌اند، تعبیه می‌شود مانند: پدر و مادر، دوستان ، استادان و ...

5.صفحه تاییدیه ها

در این صفحه معمولا استادان برجسته و هیئت داوران حاضر در جلسه دفاعیه براساس صورت‌جلسه‌ای که از قبل تهیه شده است، نمره و نظر خود را ابراز می‌دارند و آن را امضا می‌کنند.

6.پیش‌گفتارها

بسیاری از نویسندگان و ناشران تفکیک مشخصی میان مقدمه و پیشگفتار قائل نیستند و آن‌ها را به اشتباه یکسان تلقی می‌کنند . حال آن که مقدمه به عنوان فصلی مقدماتی مستقیما درباره موضوع کتاب سخن می‌گوید و خواننده با مطالعه آن در می‌یابد که نگارنده در پی‌ پاسخ به کدام سوال یا سوالات بوده و چه فرضیه‌ها یا فرضیاتی را مطرح کرده ، روش او چه بوده ، حدود و نقطه تمرکز کتاب کجاست و خوانندگان را با محور مطالب و موضوعات پژوهش و دامنه ، عمق و سطح مباحث کتاب و پیوند میان مباحث و فصل‌های کتاب آشنا می‌کند .

اما پیشگفتار به انگیزه‌ها و راهنمایی‌هایی می‌پردازد که پژوهشگران را برای انجام چنین تحقیقی برانگیخته یا گرفتاری‌هایی که در حین پژوهش با آن‌ها دست به گریبان بوده است. گفتاری کلی درباره چگونگی نگارش کتاب و زحماتی که محقق محتمل شده است. بیان علت انتخاب موضوع ، مشکلات تهیه مطالب، چگونگی و طرز استفاده از تحقیق مزبور و تشریح مسائل فنیو اصطلاحات کتاب، موارد استفاده از کتاب و چگونگی چاپ آن، تشکر از همکاری‌ها و مساعدت افراد و نهادهای مختلف و غیره است که اساساً به متن و موضوعات تحقیق نمی‌پردازد. برحسب نوع کتاب و حجم و محتوای آن می‌توان پیشگفتارهای متنفاوتی نگاشت . گاه علاوه بر نویسنده ، ناشر نیز در پیشگفتاری مجزا اطلاعاتی درباره نشر کتاب به خوانندگان ارائه می‌دهد. لذا، کتاب بنا به ضرورت ممکن است حاوی پیشگفتارهای مختلف باشد.

از آن جا که مطالب پیشگفتار وارد متن نمی‌شوند، بهتر است آن‌ها را در ردیف صفحات آغازین کتاب و گاه قبل از فهرست مطالب و یا حداقل قبل از مقدمه قرارداد. در حالت اخیر، بهتر است شماره صفحات آن را با حروف الفبا مشخص ساخت.

هرگاه پژوهشگر مطلبی برای طرح در پیشگفتار ندارد یا به دلایلی آن‌ها را در مقدمه مطرح کرده، شایسته است تنها به سپاسگزاری بپردازد. در چنین حالتی، باید به جای واژه پیشگفتار از عنوان سپاسگزاری بهره جوید.

7.چکیده

چکیده خلاصه‌ترین شکل معرفی و توضیح درباره اثر پژوهشی است که نویسنده می‌کوشد با حداقل واژگان، فشرده ای صحیح از همه مطالب مهم پژوهش به دست دهد. از آن جا که معرفی یک اثر تحقیقی در چند سطر مقدور نیست، پژوهشگر برای نیل به این مقصود می‌تواند در چکیده به سوال اصلی یا سوالات اساسی ، فرضیات، یافته‌ها ، نتایج و روش تحقیق اشاره کند و با استفاده از عناوین و سرفصل‌های تحقیق چکیده‌ای بین صد تا سیصد کلمه ، یعنی حدود یک صفحه به تناسب ماهیت و موضوع پژوهش ارائه دهد تا علاقمندان در صورت نیاز به اصل پژوهش مراجعه کنند.

چکیده کارکرد‌های فراوانی دارد. در دنیای انفجار اطلاعات و ارتباطات این فرصت را برای مخاطبان فراهم می‌آورد تا در زمانی بسیار کوتاه به محتویات یک پژوهش ( به طور مشخص مقالات و پایان‌نامه‌ها ) پی‌ببرند. بنابراین ، چکیده و فهرست مطالب از کوتاه‌ترین و آسان‌ترین راه‌های دستیابی و گزینش مطالب مورد نیاز و مورد علاقه متناسب با تخصص افراد است. امروزه در همه مقالات علمی و پژوهشی و همه نشریات معتبر داخلی و بین‌المللی نوشتن چکیده و کلیدواژه‌ها را امری ضروری می‌شمارند. زیر همین چکیده، کلیدواژه‌ها و حداکثر فهرست مطالب پژوهش‌ها ، در سایت‌های اینترنتیدر اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد. این امر در مقالات علمی پژوهشی فارسی نیز خوشبختانه به دو زبان فارسی و انگلیسی متداول است که به آسانی در اختیار مخاطبان داخلی و خارجی قرار می‌گیرد .

صفحه چکیده شامل عنوان پژوهش ، نام نویسنده و مرتبه علمی اوست. چکیده فارسی معمولا قبل از فهرست مطالب قرار می‌گیرد . چکیده انگلیسی نیز در آخرین صفحه پژوهش قبل از صفحه انگلیسی قرار می‌گیرد . زیرا خط لاتین از چپ به راست شروع می‌شود.

مهم‌ترین کاربرد‌های چکیده عبارت‌اند از : افزایش خدمات و اطلاع رسانی علمی، صرفه جویی در وقت پژوهشگران برای سهولت در جست و جو و انتخاب مباحث و مطالب علمی و کمک به تهیه کتاب شناسی‌های تخصصی.

8.واژه‌های کلیدی

کلیدواژه‌ها یا واژه‌های کلیدی ، همان گونه که از نام آن‌ها بر میاید، شامل چند واژه اساسی یا کلیدی است که محور و کانون اصلی مباحث پژوهش را شکل می‌دهند و نقطه تمرکز و مرکز ثقل تحقییق شمرده می‌شوند. این واژه‌ها از نظر کمیت و فراوانی نیز در سراسر تحقیق بیشترین کاربرد را داشته و به کرات تکرار شده‌اند.

درباره تعداد واژگان کلیدی توافق نظر وجود ندارد، اما به نظر می‌رسد با توجه به حجم و نوع تحقیق بین 5 تا 15 واژه کلیدی اگر به درستی انتخاب شوند برای این منظور کافی است. در انتخاب این واژه‌ها می‌توان از واژه‌های مندرج در موضوع، سوال اصلی،فرضیه‌ها و نیز واژگان و مفاهیم مندرج در عناوین بخش‌ها و فصل‌های اصلی استفاده کرد. بر اساس نوع تحقیق، به ویژه پژوهش‌هایی که درباره یک شخصیت تاریخی اند، حتی نام این را اشخاص می‌توان در ردیف واژگان کلیدی جای داد . واژه‌های کلیدی در انتهای چکیده مطالب قرار می‌گیرند.

9.فهرست مطالب

 فهرست مطالب پس از آخرین بازنگری‌ها و اصلاحات و دقیقا منطبق با عناوین داخل متن به همراه شماره صفحات قید می‌شوند . بدیهی است فهرست مطالب باید از نظم منطقی و مضمونی برخوردار باشد و نوعی تناسب نسبی میان تعداد فصل‌های هر بخش و نیز صفحات آن‌ها وجود داشته باشد و همه عناوین با  شیوه‌ای واحد ( یا برحسب حروف الفبا یا اعداد ریاضی) سازماندهی شوند.

10.فهرست تصاویر

در بسیاری از پژوهش‌های تاریخی معمولا نقشه‌های جغرافیایی ، تصاویر و نمودار‌هایی دیده می‌شود . برای دسترسی آسان به تصاویر ، پژوهشگر باید فهرستی از آن‌ها شامل جداول،نمودارها ، نقشه‌ها، عکس‌ها و ... با ذکر شماره صفحات شان ارائه کند.

11.مقدمه

مقدمه در واقع هم دروازه ورود به متن تحقیق و هم معرف پژوهش است که در آن نویسنده می‌کوشد ذهن و ضمیر مخاطبان خود را آماده ورود به مباحث اصلی تحقیق سازد. مقدمه با طرح چشم‌اندازی از مطالب کتاب به مثابه راهنمایی است تا پیام‌ها و یافته‌های علمی آن به روشنی درک شود . بنابراین ، وظیفه مقدمه این است که خواننده را در جریان اندیشه، هدف و روش نویسنده قرار دهد . به طور کلی، مقدمه کارکردهای اصلی زیر را دارد.

الف) روشن ساختن موضوع تحقیق و ابعاد آن برای خواننده. ب) طرح مسئله یا سوالات اصلی و فرعی پژوهش. ج) فرضیات و پیش فرض های تحقیق. د) بیان روش تحقیق و شیوه گردآوری اطلاعات ه)آشکار ساختن هدف نویسنده از تحقیق. و) بیان اهمیت و فایده تحقیق. ز) بررسی سابقه پژوهش یا ارزیابی ادبیات پژوهش در این موضوع. ح) مشخص ساختن حدود و نقطه تمرکز یا محدوده زمانی و مکانی تحقیق. ط) بیان چگونگی و فلسفه سازماندهی تحقیق یا به دست دادن طرح و نقشه ارائه مطالب.

نگارش مقدمه‌ای که مستقیما به اصل موضوع بپردازد و واجد همه ویژگی‌های مقدمه باشد، چندان آسان نیست. زیرا خلاصه ترین، قاطع ترین و فشرده‌ترین اطلاعات در مقدمه گنجانده می‌شود و چارچوبی در اختیار خواننده قرار می‌دهد تا بتواند جئیات مطالب پژوهش را در همان چارچوب بفهمد. با توجه به آن چه گفته شد، مقدمه چیزی جز طرح تحقیق نیست که در مراحل آغازین تحقیق نگاشته می‌شود . اما مقدمه‌ای که در آغاز نوشته شده، قطعا کاستی‌ها و نارسایی‌هایی جدی دارد که در پایان تحقیق ، نویسنده باید با توجه به اشرافی که نسبت به همه ابعاد پژوهش یافته است، به نگارش مقدمه همت گمارد.

مقدمه فصلی مقدماتی است باید به دقیق‌ترین و استوارترین قلم نگاشته شود . از همین رو ، در پایان‌نامه‌های تحصیلی طرح تحقیق را پس از آخرین بازنگری‌ها و اصلاحات در جایگاه مقدمه تحقیق قرار می‌دهیم . در کتاب‌ها یا سایر پژوهش‌ها نیز به همین روش عمل می‌شود اما با این تفاوت که عناوین طرح تحقیق حذف ئ مطالب مقدمه به صورت پاراگراف‌های به هم پیوسته و بدون ذکر عناوین نگاشته می‌شوند . به یاد داشته باشم که در قسمت سازماندهی تحقیق به جای بیان فهرست مطالب به فلسفه فصل بندی مطالب می‌پردازیم و چکیده‌ای از محتوای آن را بیان می‌‍کنیم.

12.نقد منابع

معمولا در پژوهش‌های تاریخی سنت نیکویی وجود دارد که صفحاتی از مقدمات تحقیق را به ارزیابی و نقد منابع اختصاص می‌دهند و در آن منابع مرتبط یا پژوهش را به اختصار معرفی و نقد می‌کنند. البته در مقدمه (یا طرح تحقیق) مبحثی با عنوان «سابقه پژوهش در این موضوع» یا «پیشینه تحقیق و ادبیات موضوع» وجود دارد که بیش‌تر به بررسی انتقادی تحقیقات جدید می‌پردازد و کامیابی‌ها و کاستی‌های آن را در پاسخ به سوالات پژوهش ارزیابی می‌کند.

از این رو، تفاوتی بنیادین در این دو مبحث وجود دارد، به این معنا که «نقد منابع» ناظر بر منابع دست اول و اصلی است و سابقه پژوهش ناظر بر تحقیقات جدید است . در پژوهش‌های تاریخی، به ویژه در پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکترا ، طرح مبحث مستقلی با عنوان «نقد منابع» ضرورت دارد زیرا عرصه‌ای است که توان و احاطه پژوهشگر را در امر منبع شناسی و بازشناسی منابع معتبر از منابع سست و ضعیف نشان می‌دهد. نقد منابع را می‌توان همین عنوان در پایان مقدمه تحقیق جای داد.

در این قسمت بهتر است ابتدا بحثی پیرامون تنوع، فراوانی و کمیت منابع اصلی مطرح شود. سپس دسته‌بندی درستی از انواع منابع موجود در حوزه موضوع مورد بررسی ارائه شود. پس از طبقه‌بندی ، منابع موجود در هر دسته براساس درجه اعتبار و اهمیت شان نقد و معرفی شوند . از آن جا که نقد و معرفی همه آن‌ها ممکن است به اطاله کلام بینجامد، شایسته‌تر است که ابتدا ویژگی‌های هر دسته به همراه نقاط قوت و ضعف آن‌ها بیان و شاخص‌ترین نمونه‌ها هر دست به صورت فشرده نقد و معرفی شود.  بدیهی است این نقد و معرفی صرفا باید از منظر موضوع و سوال اصلی پژوهش صورت پذیرد و پژوهشگر باید تصریح کند که نهایتا کدام نوع و مدام یک از منابع یاد شده از منظر وی معتبر یا ضعیف تلقی شده اند و علت ضعف و اعتبار آن‌ها چه بوده است؟

خلأ های موجود در منابع وی در کدام مباحث بوده است؟ به کدام منابع مهم نتوانسته است دسترسی پیدا کند؟ و آیا به همه منابع قابل دسترسی رجوع کرده است؟ آیا نسخه‌های خطی موجود مورد توجه بوده‌اند؟

طبیعتا بر اساس ماهیت و موضوع تحقیق، به ویژه دوره تاریخی آن ، کیفیت و تنوع منابع با یکدیگر متفاوت خواهند شد . کسی که در حوزه تاریخ معاصر پژوهش می‌کند به منابع گسترده و متنوع‌تری اعم از اسناد و مدارک آرشیوی ، مطبوعات، خاطرات، سفرنامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، منابع الکترونیکی، فیلم‌ها، نوارهاو ... دسترسی دارد اما این امکان درباره پژوهش‌های سده‌های پیشین، به ویژه دوان باستان ، وجود ندارد و نوع دیگری از منابع از جمله کتیبه‌ها و نقوش برجسته، منابع باستان شناسی و ... اهمیت می‌یابند.

13.متن تحقیق

در بردارنده همه مطالب و مباحث کتاب است و باید دقیقا براساس فهرست مطالب و با نظام منطقی، محتوایی و علمی ارئه شود.

14.تصاویر

شامل جدول‌ها ، نمودار‌ها، نقشه‌ها ، عکس‌ها و ... است که باید در جای مناسب، یعنی بر پایه پیوند معنایی و محتوایی با مطالب، ارائه شود و با فهرست اولیه آن‌ها منطبق باشد . بدیهی است هنگامی که از یک موضوع ، شخصیت یا منطقه سخن به میان می‌آید جدول ها، نمودار ها، نقشه ها و عکس های مرتبط با آن ها باید بلافاصله ارائه شوند. ایجاد فاصله زیاد بین متن و تصاویر آن‌ها را فاقد تناسب جلوه می دهد و از اهمیت و نقش آفرینی‌شان می‌کاهد.

15.نتیجه‌گیری

نتیجه‌‍گیری (کلام آخر، سخن پایانی و تعابیری مانند آن‌ها) آخرین قسمت پژوهش است که باید به گونه‌ای نوشته شود که خواننده احساس کند به پایان پژوهش رسیده است. نتیجه نقش حساس جمع بندی مطالب ا برعهده دارد و در واقع عصاره پژوهش است و از درون یافته‌های آن برمی‌خیزد.

در این قسمت نباید یافته‌های نوین ارائه شود و خواننده باید به همه اطلاعاتی دست یابد که نتایج از آن‌ها اخذ شده است. منطق حاکم بر تجزیه و تحلیل یافته‌ها نیز باید در مسیری هدایت شود که خواننده نیز به سوی همان نتایج رهنمون شود. گستردگی و حجم نتیجه به حجم کل تحقیق بستگی دارد؛ اما در مجموع، نتیجه‌گیری موجز و روشن موثر‌تر از نتیجه‌گیری مفصل و همراه با پرگویی است.

پیشنهاد و توصیه به محققان بعدی نیز از اجرای دیگر نتیجه‌گیری است. البته ضرورن چنین بخششی به نوع پژوهش بستگی دارد. اگر پژوهشگر با توجه به ماهیت تحقیق خود وجود آن را لازم بشمارد، باید پیشنهاد‌هایی ارائه دهد که برای رفع کمبود‌ها و از میان برداشتن کاستی‌های پژوهشی در آن حوزه لازم باشد.

با توجه به این مقدمات ، نتیجه‌گیری کارهای پژوهشی را به صورت‌های گوناگون می توان ارائه داد، اما مشهورترین روش ارائه نتیجه‌گیری به ترتیب زیر است:

الف) یادآوری خطوط اصلی روش علمی دنبال شده . ب)معرفی دستاورد‌های نوین شناخت که پژوهش منشا آن بوده است. ج)ارائه پیشنهاد‌های علمی.

در حوزه نخست،به منظور یادآوری مفید خطوط اصلی روش تحقیق، پرداختن به این نکات مناسب به نظر می‌رسد: معرفی پرسش یا سوال اصلی پس از آخرین تغییرات ، معرفی مشخصات عمده مدل تحلیل یا چارچوب نظری و یا طرح فرضیات و متغیر‌ها ، معرفی میدان مطالعه و روش‌های به کار رفته و سرانجام مقایسه میان نتایجی که از فرضیات انتظار می‌رفت و نتایجی که از تحلیل‌شان به دست آمده است.

در حوزه دوم ، یعنی معرفی دستاورد‌های علمی تحقیق، پژوهشگر باید به بررسی شناخت‌های نوین در ارتباط با موضوع تحقیق اشاره کند. البته این دستاورد‌ها گاه از سطح موضوع فراتر می‌رود و به شناخت‌های نظری نوین منتهی می‌شود. به همین دلیل ، پژوهشگر باید در رهاورد تحقیق خود از تکمیل شناخت‌های پیشین و یا بهبود و ارتقاء آن‌ها و یا حتی ابطال و تصحیح شان سخن بگوید.

شناخت‌های نظری بیش از آنکه به موضوع تحقیق مربوط شوند، به شیوه مطالعه آن مربوط‌اند . امکان این که یک پژوهش تاریخی به شناخت‌های نظری نوین بینجامد، بسیار بعید است، زیرا این امر به مطالعه موارد متعدد ، تجربه و توان محقق بستگی دارد. لذا در این جا منظور، اکتشاف نظری بی‌سابقه نیست که برای همه محافل علمی سودمند باشد بلکه توجه به این نکته است که آیا فرضیات، مفاهیم و شاخص‌ها به اندازه کافی دقیق بوده‌اند که راه هرگونه تفسیر دلخواهانه را مسدود کنند و از فرو افتادن تحقیق در ورطه قضایای پوچ و تحلیل‌های سبک و ناشیانه یا تکراری جلوگیری کنند یا خیر.

در مرحله پایانی، هر محققی آرزومند است که نتیجه کارش کاربرد علمی یا آموزشی بیابد، لذا در این قسمت به همین امر می‌پردازیم؛ هم پیشنهادهای علمی لازم را برای مطالعه دقیق‌تر در این حوزه ارائه می‌دهد و هم به مسائلی ناشناخته یا بهره‌گیری از دستاورد‌های آن اشاره می‌کند.

گذشته از این، محقق می‌تواند در نتیجه‌گیری از کلیه مسائل لاینحلی که به پژوهش‌های دیگری نیاز دارند ، سخن بگوید و از حاصل مطالعه و راه حل نسبی یا قطعی به دست آمده گزارش کند.اگر پژوهش در وصول به نتیجه ناکام مانده است، گزارش همین ناکافی بودن و علل آن بیان می‌شود تا پژوهشگران دیگر از تکرار آن خودداری ورزند.

البته برخی از پژوهشگران در انتهای هر فصل نیز به نتیجه‌گیری مطالب می‌پردازند که بیش تر نوعی جمع‌بندی مطالب است و البته باید واجد بسیاری از مشخصه‌های اصلی نتیجه‌گیری باشد. نکته دیگر درباره نتیجه‌گیری این است که در آن نیازی به ارجاع مطالب نیست، زیرا نویسنده برداشت‌های خود را می‌نویسد و آن چه نیاز به ارجاع داشته در قسمت‌های پیشین به آن ارجاع شده است.

16.پیوست‌ها و حواشی

پیوست‌ها و حواشی در بردارنده مطالب یا مباحث تکمیلی است که به دلایل گوناگون نمی‌توان آن‌ها را در متن اصلی تحقیق گنجاند. لذا بخشی از این مطالب را به پاورقی‌ها انتقال می‌دهند که همان حواشی است و قسمتی دیگر که تفضیلی است و پاورقی گنجایش آن را ندارد به انتهای کتاب، یعنی پس از نتیجه‌گیری و قبل از کتاب‌نامه ، انتقال داده می‌شود که همان پیوست‌ها و ضمائم است . استفاده از ضمائم یا حواشی می‌تواند با سه هدف صورت پذیرد: الف) اگر توضیحات کافی در خود متن داده نشده و توضیحات کامل ممکن است رشته استدلال و روایت را قطع کند. در این مواقع، حواشی بسیار مفید خواهد بود. ب) اگر توضیحات کامل حاوی مسائلی باشند که تا حدودی با استدلال و روایت متن اصلی تفاوت داشته باشد، می‌توان به حواشی و ضمائم رجوع کرد. ج) ضمائم و حواشی باید در راستای اثبات و صحت کار تحقیق صورت پذیرد.

بدیهی است حواشی،مانند کتاب‌نامه ، نباید صرفا به منظور نشان دادن وسعت معلومات نویسنده به کار رود و کتاب را انباشته از مطالبی نماید که رابطه مستقیمی با متن و موضوع اصلی نداشته‌اند. زیرا این امر از اعتبار پژوهش می‌کاهد ، حتی اگر حواشی به موضوع مرتبط باشند و حذف آن‌ها به گویاتر شدن مطالب بینجامد باید حذف گردند . اما ضمائم و حواشی نباید محتوی مطالبی باشد که قسمتی از متن اصلی را شکل دهد . یعنی نباید بخش‌هایی از اصل مطالب تحقیقی مرتبط با موضوع را به حاشیه یا ضمیمه انتقال داد و مطالب اصلی را ناقص نمود.

پیوست‌ها معمولا حاوی برخی از اسناد ، نامه‌ها، واژه‌ها، قاردادها، فرمان‌ها ، مقاوله نامه‌ها، آمارها و همه مطالبی است که نمی‌توان آن‌ها را در متن اصلی جای داد اما وجودشان برای نشان دادن اعتبار تحلیل‌ها و داده‌های پژوهش مفید است. حواشی نیز بنابر تشخیص نویسنده می‌توانند برای توضیح کامل‌تر یا روشنگری بیش‌تر و گشودن افق‌های جدید پیرامون موضوعات مورد مطالعه در پاورقی گنجانده شوند.

17. کتاب‌نامه یا منابع و مآخذ

این بخش زیر عنوان‌هایی چون «فهرست مآخذ»، «کتاب شناسی»، «منابع و مآخذ»، کتابنامه ، و مانند آن مشخص می‌گردد. فهرست منابع شامل کلیه متون و اسنادی است که در تهیه پژوهش از آن‌ها استفاده شده است. در واقع، سر جمع و چکیده همه منابعی است که در سراسر متن مورد ارجاع قرار گرفته‌اند. لذا در فهرست مآخذ تنها باید به منابعی که در متن تحقیقی مورد استفاده بوده‌اند، اشاره کرد نه آن چه در زمینه مورد بحث، طبع و نشر گردیده است.  اما اگر پژوهشگر مصمم به ارائه منابع بیشتر برای مخاطبان خود باشد، می‌تواند تحت عنوان مستقل «منابعی برای مطالعه بیشتر» یا عباراتی مانند آن، آن‌ها را معرفی کند. به یاد داشته باشیم که فهرست منابع هیچ گاه کتاب شناسی جامعی در حوزه مورد بحث نخواهد بود.تدوین کتابنامه یا فهرست منابع و مآخذ از آخرین مراحل یک کار پژوهشی است که معمولا در آخرین صفحات تحقیق و قبل از فهرست اعلام یا نمایه قرار می‌گیرد و درباره نحوه تدویت کتابنامه و نیز دسته‌بندی آن‌ها براساس منابع اصلی و تحقیقات جدید و با تفکیک آن‌ها بر اساس کتاب‌ها و مقالات اختلاف نظر وجود دارد . بدیهی است هر نوع دسته‌بندی و تفکیک منابع نشان دهنده انتظام ذهنی پژوهشگر و وسواس علمی اوست و فی نفسه شایسته و مناسب است، اما ما آن را ضروری نمی‌‍پنداریم؛ هرچند تفکیک و دسته‌بندی کتاب‌ها از مقالات را مهم و لازم می‌شماریم و انجام آن را توصیه می‌کنیم. با توجه به این مقدمات، عنایت به نکات زیر در تنظیم و تدوین کتابنامه یا منابع و مآخذ برای پژوهشگران ضرورت دارد:

1. صرفا منابعی که در متن تحقیق استفاده کرده و به آن‌ها ارجاع داده است، قید کند.

2.براساس حروف الفبایی نام خانوادگی پدید آورندگان آثار ، آن‌ها را تنظیم و تدوین کند.

3. اگر در متن تحقیق از روش ارجاع در متن استفاده کرده است، در کتابنامه نیز بایذ طبق همان الگو عمل کند. بدیهی است اگر از روش پانویسی و پی نوشت بهره گرفته است، در کتابنامه یا منابع و مآخذ باید بر همان اساس عمل شود.

4. اگر از نویسنده‌ای واحد چند اثر مورد استفاده قرار گرفته است، نام نویسنده تنها برای بار اول ذکر شود و در دفعات بعد خط افقی به طول شش یا هشت حرف هم دیف مدخل قبلی کشیده می‌شود و سپس نام آثار مورد استفاده بر اساس تقدم حروف الفبا ذکر می‌شود.

5. نام منبع اعم از کتاب، مقاله یا سند با حروف برجسته و یا با قلمی متفاوت نوشته شوند.

6. برای تفکیک اجزا و مشخصات منابع از علامت ویرگول استفاده می‌شود.

7. اگر نام نویسنده اثر نامعلوم باشد، نام کتاب را جانشین نام نویسنده کند و حرف اول عنوان کتاب را مبنای ترتیب الفبایی منابع و مآخذ سازد.

8. اگر نام محل نشر، ناشر و تاریخ انتشار یک اثر مشخص نباشد، به جای آن‌ها به ترتیب «بی‌جا»، «بی‌نا» و «بی‌تا» نوشته شود.

9. فهرست کتاب‌ها از مقالات تفکیک شود و ابتدا کتاب‌های فارسی براساس حروف الفبایی نام خانوادگی نویسندگان آن‌ها و سپس مقالات فارسی براساس حروف الفبایی نویسندگان آن‌ها تدوین و ارائه شود. اگر پژوهشگر از منابعی به زبان‌های دیگر استفاده کرده باشد، ابتدا منابع به زبان عربی و سپس به زبان‌های لاتین و براساس اهمیت آن‌ها، ابتدا انگلیسی و سپس فرانسه، آلمانی، روسی، اسپانیولی، چینی و ... قید می شود. البته باید به یاد داشته باشیم که کتاب‌های استفاده شده به زبان‌های خارجی باید از مقالات تفکیک و همانند الگوی فارسی ابتدا کتاب‌ها و مقالات ارائه شوند.

10. اگر تحقیق از منابع دیگری از جمله اسناد و مدارک آرشیوی و یا مصاحبه و گفت و گو استفاده کرده باشد، پس از مقالات فارسی ابتدا اسناد و سپس گفت و گوها با ذکر مشخصات و محل نگه داری نوار های مصاحبه بیان شود. نشانی مدارک آرشیوی به گونه‌ای ارائه شود که امکان دسترسی و رجوع به آن را برای پژوهشگران دیگر آسان سازد. در این باره الگوی تعریف شده و مشخصی وجود ندارد ، اما می‌توان به روش زیر عمل کرد:

محل نگه‌داری اسناد: نام پرونده مورد استفاده ، شماره بازیابی، تاریخ سند، شماره صفحه آن

11.اگر تعداد پدید آورندگان یک اثر دو یا سه نفر باشد، نام نفر اول به ترتیب نام خانوادگی و نام و مشخصات دیگران به ترتیب نام و نام خانوادگی نوشته می‌شود با حروف ربط «و» به دنبال هم ذکر می‌شوند. اما اگر بیش از سه نفر باشند، فقط نفر اول به ترتیب نام خانوادگی و نام می‌آید و به جای نام بقیه افراد از واژه «و دیگران» استفاده می‌شود.

12. اگر پدید آورندگان اثری سازمان یا موسسه یا نهاد خاصی باشد نام آن سازمان یا موسسه به جای نام پدید آورندگان نوشته می‌شود.

13. در کتابنامه و ارجاعات نیازی به نوشتن لقب‌هایی چون دکتر ، مهندس، استاد، علامه، آیت الله، سید،ملاو ... نیست مگر آنکه جزئی از اسم باشد.

14. در نگارش مشخصات منابع لاتین حرف اول تمام کلمه‌ها با حروف بزرگ نوشته می‌شوند، به جز حروف اضافه و تعریف مگر آنکه در آغاز آن عنوان قرار گیرند.

18.چکیده به زبان انگلیسی

در واقع ترجمه دقیقی از چکیده فارسی پژوهش است و باید دربردارنده همان مشخصات و نیز عنوان پژوهش، نام خانوادگی پژوهشگر، رتبه علمی او و در پایان حاوی واژه‌های کلیدی باشد.

چکیده انگلیسی را باید در انتهای پژوهش به گونه‌ای تعبیه کرد که بلافاصله پس از صفحه عنوان انگلیسی قرار گیرد.

19.صفحه عنوان به زبان انگلیسی

براساس طرح و اطلاعات صفحه عنوان فارسی تنظیم می‌شود و در آخرین صفحه پایان‌نامه قرار می‌گیرد. البته باید به گونه‌ای تعبیه شود که اگر پایان‌نامه را از آخر و مطابق آثار خارجی باز کنیم، ابتدا به صفحه عنوان انگلیسی و سپس چکیده به زبان انگلیسی برخورد کنیم. نمونه‌ای از صفحه عنوان به زبان انگلیسی:

 

University name

Faculty name

Thesis title

By: author name

A thesis submitted to the graduate studies office in partial fulfillment of the requirement for the degree of… in

 

The name of the discipiline

 

Under supervision of …

 

Month and year

 

20.نمایه یا فهرست اعلام

شامل همه اسامی خاص از جمله نام افراد ، اماکن ( شهرها، کشورها،دریاها، رودخانه‌ها) کتاب‌ها و ... است که در سراسر کتاب به کار رفته‌اند و در پایان کتاب به منظور جست و جوی آسان‌تر، این اسامی با ذکر صفحات قید می‌شوند. این کار درباره پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌های تحصیلی جایز نیست و تنها در زمان چاپ و انتشار آثار به این امر مبادرت می‌شود.

 

برای اطلاع از جزییات و دریافت مشاوره رایگان می‌توانید با کارشناسان ایران‌تز تماس بگیرید :

مشاوره رایگان  02140220450

 

 

 

موسسه تدبیرساز

تماس و پیام‌رسانی: