اولین مرحله هر پژوهشی، شناسایی مسئله و صورتبندی کردن آن از دو قسمت تشکیل شده است: اولین قسمت تعیین مسئله است، این قسمت با احساس مشکل آغاز میشود و پژوهشگر تلاش میکند میکند مسئله به صورتی که بتوان آن را مورد پژوهش قرار داد مستلزم شناخت کافی مسئله و تعیین مفاهیم یا متغیر موجود در آن است.
دوم، مرحله توصیف و بیان مسئله است چناچه پژوهشگر قبل از پیدا کردن راه حل مسأله کوشش کند، مسئله را توصیف و دامنه آن را محدود نماید، ممکن است بهترین روش را برای حل آن پیدا پیدا کند ضمناً باید توجه داشت که سوال پژوهشی باید خیلی محدود خیلی محدود باشد و تبدیل به مسئلهای پیش افتاده شود. انجام این مرحله به صورت موفقیتآمیزی مستلزم تعریف مفاهیم،مراجعه به منابع مسئله و تماس با محیطهای و پژوهشی است.
پس از انتخاب و بیان مسئله، پژهشگر باید مطمئن شود که مسئله انتخاب شده دارای ارزش پژوهشی است. به همین دلیل عنایت به ملاکهایی یه عنوان ملاکهای ارزشهای مسئله به محقق کمک میکند تا مسئله را برای پژوهش انتخاب کند که دارای ارزش علمی و عملی است و موجب غنی شدن علم مربوطه و ارائه مسئلهای برای آینده خواهد شد.
پژهشگر پس از بیان مسئله، راه حل آزمایش نشدهای (فرضیهای) برای آن ارائه میدهد. به همین دلیل تدوین یک فرضیه بستگی به چگونهگی بیان مسئله دارد. فرضیه در حقیقت انتظارات محقق درباره رابطه بین متغیرهای مورد پژوهش است چون فرضیه قبل از جمعآوری اطلاعات صورتبندی میشود بنابراین با بیان آن میتوان کوتاهترین راه را برای جمعآوری اطلاعات تعیین کرد.
در تدوین فرضیه ملاکهای مختلفی یاید رعایت شود که مهمترین آنها عبارتند از
پس از تدوین فرضیه پژوهشگر آن را مورد را آزمون قرار میدهد تا احتمال حمایت آن را توسط واقعیتهای موجود تعیین کند فرضیه به دو قسمت تقسیم میشود
(الف) فرضیه تحقیقی
(ب) فرضیه آماری
فرضیه تحقیقی همانطوری که تعریف شد عبارت از یک حدس یا گمان درباره رابطه بین متغیرهای پژوهشی و به دو صورت صورتبندی میشود به (1) جهتدار (2) بدون جهت فرضیه جهتدار به فرضیهای گفته میشود که در آن جهت تأثیر یا رابطه متغیر مستقل با متغیر وابسته مشخص است اما در فرضیه بدون جهت مشخص و معلوم نیست؛ زیرا پژوهش، مدارک مستندی دال بر جهت رابطه بین متغیرهای مورد پژوهش ندارد. فرضیه وقتی به صورت جهتدار بیان میشود که دلایل منطقی و نظری یا تجربی مبنی بر جهتدار بودن آن وجود داشته باشد
فرضیههای آماری راهنمای پژوهشگر در انتخاب آزمون آماری هستند و به دو قسمت تقسیم میشوند:
صفر اصل را بر این قرار میدهد که بین متغیرهای مورد مطالعه اختلاف یا ارتباط معنی داری وجود ندارد. این فرضیه به منظور برآورد پارامترهای جامعه به کار برده میشود به همین دلیل به صورت پارامتر بیان میشود، فرضیه خلاف مطابق با فرضیه تحقیقی تدوین میشود، به این معنی که اگر فرضیه تحقیقی جهتدار باشد، این فرضیه نیز جهت دار خواهد بود.
پس از آنکه فرضیه با عنایت به ملاکهای لازم صورتبندی شد باید به صورت منطقی مورد آزمون قرار گیرد. چنانچه اعتبار فرضیهایی پس از آزمون تأیید نشود، فرضیه رد میشود ضمناً باید توجه داشت که تأیید فرضیه به معنی اثبات آن نیست. همانطوری که گفته شد فرضیه هرگز ثابت نمیشود، بلکه اطلاعات جمعآوری شده صرفاً موجب تأیید یا رد آن میشود. تأیید یک فرضیه آمایشی و نسبی است، به این معنی که آزمون تحت تأثیر شرایطی که فرضیه با عنایت به آزمون میشود، قرار دارد.
هنگامی که فرضیهای با توجه به آزمایشهای منطقی مورد حمایت قرار گرفت، پایهای برای تعمیم نتیجه گیری کلی فراهم میسازد. فرضیه پس از آنکه در شرایط مختلف آزمایشی و منطقی مورد تأیید قرار گرفت ممکن است به یک اصل یا قانون تبدیل شود.
منبع:( دکتر دلاور،روش تحقیق،1385)